دعاهای بعد از تکبیر تحریمه و قبل از فاتحه (دعاهای استفتاح)
«بار الها! بین من و خطاهاى من، همانند فاصلهاى که بین مشرق و مغرب انداختهاى، فاصله بیانداز، و مرا از خطاهایم پاک ساز، همانند لباس سفیدى که از آلودگى پاک میشود. بار الها! خطاهاى مرا با برف و آب و تگرگ بشوى».
«بار الها! پاک و منزهى، و حمد از آنِ توست، و نامت با برکت است و قدرت و شکوه تو بسیار بالاست و هیچ معبودى بجز تو «به حق» وجود ندارد».
«من چهرهام را به سوى ذاتى متوجه کردهام که آسمان¬ها و زمین را آفرید، در حالى که من از باطل روى گردان شده و به سوى حق آمدهام، و از مشرکان نیستم. نماز، عبادت، زندگى و مرگم از آنِ پروردگار جهانیان است که شریکى ندارد، دستور یافتهام که چنین کنم، و من از فرمانبرداران میباشم. پروردگارا! توئى پادشاه، بجز تو، معبودى «بر حقّ» وجود ندارد. تو پروردگار من هستى و من بندۀ توأم، بر خود ظلم کردم، و به گناهم اعتراف نمودم، همۀ گناهانم را ببخشاى، همانا بجز تو کسى گناهنم را نمىآمرزد.
الهى! مرا به نیکوترین اخلاق و خصلت ها، رهنمون فرما، همانا بجز تو کسى نیست که مرا بسوى آنها هدایت کند. الهى! خصلت هاى بد را از من دور بگردان، زیرا بجز تو کسى نیست که آنها را از من دور بگرداند. من در بارگاهت حاضرم، و براى اطاعتت آمادهام، هرگونه خیر و نیکى در اختیار توست، بدى را به سوى تو راهى نیست. الهى! من به لطف تو موجودم، و به سوى تو متوجهام، تو بسیار بابرکت و برتر هستـى، از تو آمـرزش مىخواهم، و در بارگاهـت توبه مىکنم».
«الهى! پروردگار جبرائیل و میکائیل و اسرافیل، اى مبدع آسمان ها و زمین، و آگاه از دنیاى پنهان از دیدگان، و مطلّع از جهان عیان، تـو در بین بندگانت در آن چـه که در آن اختـلاف مىورزند، حاکمى، مرا به آنچه که از حقّ در آن اختلاف شده است، با ارادهات هدایت کن، چرا که تو هرکس را که بخواهى به راه راست هدایت میکنى».
«الله، برترین و بزرگترین است، همۀ ستایش¬ها به کثرت مخصوص اوست، من صبح و شام او را تسبیح مىگویم) [سه بار خوانده شود.] (به الله پناه مىبرم از غرور، سحر و وسوسۀ شیطان».
«بار الها! حمد از آنِ تو است، تو نور آسمانها و زمین، و آنچه که در ما بین آنهاست، هستى. حمد از آنِ تو است، تو سرپرست آسمانها و زمینى، و آنچه که در بین آنهاست. [و حمد از آنِ تو است، تو پروردگار آسمانها و زمین و آنچه که در بین آنهاست، هستى]. [و حمد از آنِ تو است، تو پادشاه آسمانها و زمین هستى]. [و حمد از آنِ توست] [تو حقّى، وعده، گفتار، لقاء، بهشت، آتش، پیامبران، محمّدج، و روز قیامت حقّ هستند] [پروردگارا! من تسلیم توأم، و بر تو توکل نمودم، و به تو ایمان آوردم، و به سوى تو برگشتم، و بخاطر تو دشمنى ورزیدم، و حاکمیت از آنِ تو است، و گناهانى را که پیش از مرگ فرستادهام و آنچه را که بعد از مرگ، خواهند آمد، و آنچه را که پنهان نمودهام، و آنچه را که آشکار ساختهام، ببخشاى، تقدیم و تأخیر بدست تو است، و هیچ معبودى بجز تو «به حق» وجود ندارد]».